کارل مارکس و قشربندی اجتماعی

ساخت وبلاگ
یادداشت فرزاد نسیمی پور در شماره ۱۱۲۴ روزنامه نقد حال کارل مارکس و قشربندی اجتماعی...
ما را در سایت کارل مارکس و قشربندی اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abdullahrezai بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 3 اسفند 1402 ساعت: 15:01

به قلم: دکتر محمدباقر تاج الدین✅هنگامی که با برخی افراد دربارۀ فقر که گفتگو می کنیم آنان می گویند مگر شما الان نان ندارید بخورید؟ یا لباس بر تن ندارید؟ یا مسافرت نمی روید؟ این گفته ها نشان از درک ساده و ابتدایی از پدیدۀ فقر نزد این دسته از افراد دارد . لذا ضرورت دارد بین سه دسته فقر تفکیک قائل شد که عبارتند از:1. فقر مطلق؛2.فقر نسبی؛3.فقر قابلیتی.1.فقر مطلق؛ بنابر تعریف آن نوع فقری است که فرد فقیر حتی امکان گذران یک زندگی عادی و معمولی را نیز از دست بدهد به گونه ای که به آب سالم، غذا، سرپناه و پوشاک مناسب دسترسی نداشته باشد. در این حالت امکان مرگ چنین افرادی و یا بیماری و آسیب پذیری های شدید دیگر وجود دارد. به زبان ساده فقر مطلق زمانی روی می دهد که افراد ابتدایی ترین نیازهای زیستی شان برآورده نشود که همان نیازهای فیزیولوژیکی است که آبراهام مازلو روان شناس انسان گرا در هرم نیازها به آن ها اشاره کرد. به لحاظ اقتصادی نیز میزان درآمد افراد در هر کشوری نشان دهندۀ وضعیت فقر مطلق آنان است. بحث های اقتصادی در این زمینه نیز بسیار اهمیت دارند که آن را به اهل فن واگذار می کنم. اما در حال حاضر بنابر نظر اقتصاد دانان غیردولتی دست کم 30 درصد جمعیت کشور زیر خط فقر مطلق قرار دارند. برای آگاهی از دیدگاه ها و نظرات آنان ضرورت دارد به اسنادی که در این زمینه ارائه کرده اند مراجعه شود.2.فقر نسبی؛ بنا به تعریف هرگونه عدم برخورداری و فقدان دست یابی به "سطح استاندارد زندگی در جهان امروزین" را فقر نسبی می گویند. در چنین وضعیتی شهروندان یک جامعه در مقایسه با افراد برخوردار و ثروتمند از برآورده نمودن برخی نیازهای خودشان ناتوان هستند. دقت شود وقتی گفته می شود فقر نسبی یعنی در نسبت و مقایسه با د کارل مارکس و قشربندی اجتماعی...
ما را در سایت کارل مارکس و قشربندی اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abdullahrezai بازدید : 48 تاريخ : پنجشنبه 3 اسفند 1402 ساعت: 15:01

به قلم: دکتر محمدباقر تاج الدین✅مروری بر وضعیت زیست و زندگی شهروندان جامعه به خوبی هر چه تمام تر نشان می دهد که کسر قابل توجهی از آنان فراموش شده محسوب می شوند. منظور از "فراموش شده" این است که نهادها و سازمان های سیاستگذار و برنامه ریز هیچ اقدام درخور و مناسبی برای برون رفت از انبوهی از مشکلات و گرفتاری هایی که این شهروندان دارند انجام نمی دهند و اگر سیاست ها و برنامه هایی هم در جریان باشد به هیچ وجه کفایت لازم را ندارند.1.فقرا و محرومان؛ هر سال بر تعداد فقرا و محرومان جامعه افزوده می شود به گونه ای که اکنون ببیش از نیمی از جمعیت جامعه زیر خط فقر قرار دارند و با وضعیت بسیار دشواری زندگی خود را می گذرانند.2. فرودستانِ جامعه؛ هرچقدر بر میزان فقرا و محرومان جامعه افزوده می شود این طبقۀ متوسط است که رو به نابودی و محو شدن می رود و در نتیجه بر تعداد افراد طبقۀ فرودست افزوده می شود و حالا می توان تصور کرد که جامعه از دو طبقۀ اکثریتِ فرودست و اقلیتِ فرادست تشکیل شده است که فرودستان وضعیت زیست بسیار دشوار و ناگواری را تجربه می کنند.3. آسیب دیدگان اجتماعی؛ آشکارا می توان نتیجه گرفت که هر چقدر بر عمق و گسترۀ فقر و محرومیت و وضعیت فرودستی در جامعه افزوده می شود شاهد افزایش تصاعدی آسیب های اجتماعی نیز خواهیم بود. در این گروه افراد زیادی از معتادان گرفته تا سارقان و کارتن خواب ها و دیگران را می توان سراغ گرفت که تو گویی دیگر در سیاست ها و برنامه ها جایی ندارند و به اصطلاح جزء آمار نیستند تا برای آنان اقدام درخور و مناسبی صورت گیرد.4. بیکاران؛ مطابق با آمارهای موجود میلیون ها نفر از جمعیت فعال جامعه هنوز دارای شغل خاصی نیستند که در این میان درصد قابل توجهی از آنان دانش آموختگان د کارل مارکس و قشربندی اجتماعی...
ما را در سایت کارل مارکس و قشربندی اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abdullahrezai بازدید : 30 تاريخ : پنجشنبه 3 اسفند 1402 ساعت: 15:01

به قلم: مهران صولتی✅ فرانسیس فوکویاما اندیشمند شهیر امریکایی در مقاله ای با عنوان؛ از رابطه میان ابعاد سیاسی و اقتصادی توسعه چه می دانیم؟، توسعه یافتگی را منوط به سه مولفه سیاسی، یک مولفه اقتصادی و یک مولفه اجتماعی می داند. به باور وی (دولت سازی/ حاکمیت قانون/ دموکراسی) عناصر سیاسی، (رشد اقتصادی) مولفه اقتصادی و (تحرک اجتماعی) مولفه اجتماعی این مجموعه می باشند.✅ در نظریه فوکویاما، دولت سازی به استقرار یک دولت مشروع در مرزهای سرزمینی و وجود ظرفیت برای وضع قوانین، اخذ مالیات و تامین کالاهای اساسی و عمومی اطلاق می شود. حاکمیت قانون هم به پاسداری حکومت از حقوق مالکیت، ادعاهای تجاری و حوزه خصوصی شهروندان می پردازد.✅ دموکراسی عبارت از سازوکارهایی مانند برگزاری انتخابات منظم چند حزبی، تفکیک قوا، وجود مطبوعات آزاد و وجود جامعه مدنی قوی برای افزایش شفافیت و پاسخگویی حکومت است. همچنین رشد اقتصادی شامل افزایش تولید ناخالص داخلی هر کشور می باشد و تحرک اجتماعی هم ناشی از فربه شدن طبقه متوسط و ظهور نیروهای اجتماعی جدید است.✅ فوکویاما دو مسیر را برای توسعه یافتگی می گشاید؛ نخستین راه مربوط به کشورهای شرق آسیاست که از یک بوروکراسی چابک، و اجماعی برای رشد اقتصادی برخوردارند. در این کشورها وجود دولت با ظرفیت و حاکمیت قانون موجب رشد اقتصادی شده است. البته افزایش رفاه در ادامه موجب فربه شدن طبقه متوسط می شود که خواست های دموکراسی خواهانه دارند.✅ مسیر دوم مربوط به کشورهایی است که دارای یک دولت غارت گر، ناکارآمد، فاسد و دارای قابلیت پایین حکمرانی هستند. روشن است که در چنین کشورهایی بدون تقویت جامعه مدنی که بتواند بر عملکرد دولت نظارت داشته باشد انبوه سرمایه گذاری های اقتصادی نه تنها توسعه را به کارل مارکس و قشربندی اجتماعی...
ما را در سایت کارل مارکس و قشربندی اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abdullahrezai بازدید : 40 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1402 ساعت: 3:52

عبدالله رضایی، آذر ۱۴۰۲ کارل مارکس و قشربندی اجتماعی...
ما را در سایت کارل مارکس و قشربندی اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abdullahrezai بازدید : 30 تاريخ : دوشنبه 4 دی 1402 ساعت: 13:32

کارل مارکس و قشربندی اجتماعی...
ما را در سایت کارل مارکس و قشربندی اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abdullahrezai بازدید : 84 تاريخ : سه شنبه 22 فروردين 1402 ساعت: 3:17

نعمت الله فاضلی، ۷ فروردین ۱۴۰۲✅ نوروز بدن است، بدن آدم؛ بدنی شاد، تمیز، آراسته، زیبا و گشوده به دیگران. در میان نمادهای نوروزی هیچ کدام هم وزن و هم تراز با بدن نیست؛ اگرچه چندان که باید و شاید به چشم نمی آید و سخن نمی گوید. ماهیت رهایی بخش نوروز در همین بدن نمادین آنست؛ بدنی که امروزه به انقیاد درآوردن و کنترل کردن آن بنیاد سیاست حاکم است. در فضای سیاسی که گفتمان رسمی بدن را خوار و تحقیر می کند تا سلطه و سیطره متافیزیک گرایی بر فیزیک غلبه یابد، تحقیر بدن دال مرکزی گفتمان رسمی می شود و شده است. کارل مارکس و قشربندی اجتماعی...
ما را در سایت کارل مارکس و قشربندی اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abdullahrezai بازدید : 76 تاريخ : سه شنبه 22 فروردين 1402 ساعت: 3:17

به قلم: مهران صولتیفیلم برادران لیلا ساخته سعید روستایی روایتی مجمل از فراز و فرود داستان توسعه در ایران محسوب می شود. فیلم قصه‌ی پر غصه‌ی خانواده اسماعیل جورابلو را به تصویر می کشد که تناقضات و مجادلات آن ها به اندازه داستان توسعه در ایران چشمگیر و پرتعداد است. برادران لیلا هر کدام؛ " به کاری مشغول اند که از بیکاری بدتر است". کنایه ای تلخ به سال ها تلاش برای توسعه یافتگی با احساس عمیق درجا زدن، قرار گرفتن روی تردمیلی که ما را به جلو نبرده است.✅ فیلم مذکور روایت زوال پدرسالاری هم هست. اسماعیل جورابلو در عین درماندگی می کوشد تا با اهمیت دادن به پسرزایی و انتخاب نام غلام برای نوه اش اقتدار خود را بر فرزندان حفظ کند ولی لیلا و برادران مدت هاست که بر او شوریده اند. همان پدر خودکامه ای که در جوانی از خواست فرزندان اش غافل مانده و اکنون در مواد مخدر غرقه است. نماد حکومت هایی که از لحظه توسعه غفلت کرده و اینک دچار استیصال در اداره عائله خود شده اند. وجه تراژیک داستان اما آن سیلی لیلا به سیمای پدری است که نه تنها با پیشرفت فرزندان همراه نشده بلکه تنها فرصت های تغییر را با خودسری از آن ها دریغ کرده است.✅ داستان توسعه در ایران از همان آغاز با تخیلات و توهمات نسبتی وثیق داشته است. از سودای واردات بوروکراسی غربی در دوره مشروطه تا ایستادن در آستانه دروازه تمدن بزرگ در عصر پهلوی، و شعار مدیریت جهان در دوران جمهوری اسلامی، همه و همه مصادیقی از شعارهای بی بنیاد و بی اعتنا به واقعیت ها بوده اند؛ مهم این بوده که در میان کشورهای جهان آبروداری کنیم! اسماعیل جورابلو هم با این که هرگز شمال نرفته بود همواره ادعا می کرد که همسفر بزرگ خاندان در سفرهای شمال بوده است؛ به قول لیلا؛" یک عمر سعی کردیم ک کارل مارکس و قشربندی اجتماعی...
ما را در سایت کارل مارکس و قشربندی اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abdullahrezai بازدید : 79 تاريخ : سه شنبه 22 فروردين 1402 ساعت: 3:17